در این یکی دو ماهه، علاوه بر تکمیل طرح فاز دوی مرکز فرهنگی جدید پرند – که طرح عمومی آن را پیش از عید کشیده بودم- ، دو مورد کار مفهومی (concept) هم داشتم که مقتضیات بازار ایجاب می کرد کمی با کارهای مفهومی – به معنای واقعی آن – متفاوت و به نسبت، کالبدی تر و ابعاد وعملکردها مشخص تر باشد.
اولی می بایست بنایی با ویژگی های بصری منحصر به فرد باشد و واریاسیون های متعددی از آن در شهرها و نقاط مختلف به عنوان شعبه های « فروشگاه های زنجیره ای بال» (Hyper Market) اجرا شود. «بال»، که در حال حاضر یک شعبه در کیش و یکی دو شعبه هم در تهران دارد، فروشگاهی است که وجه تمایز آن با دیگر فروشگاه های زنجیره ای، عرضه ی تولیدات لوکس و brand های شناخته شده است و در عین حال در زمینه های بسیار متنوعی از پوشاک و لوازم منزل گرفته تا مواد غذایی و گل و اسباب بازی فعال است؛ چیزی شبیه همین « هایلند» میدان آرژانتین، اما وسیع تر و فراگیرتر.
طرح را از ابتدا تا ارائه دو روزه درآوردم و تبعا ً زمان چندانی برای مطالعات پایه نبود. با توجه به این که مفهوم بنیادی عملکرد فروشگاه بال، جمع آوری و عرضه ی brand هایی گوناگون از اقلام و اجناس مختلف بود، در نوع محصولات عرضه شده در آن شاخص مشترکی وجود نداشت که مبنای طرح معماری قرار داده شود. درنتیجه، ترجیح دادم از تنها نمایه ی موجود فروشگاه، یعنی نام و گرافیک ترسیم آن – با کمی انتزاع – در نمای اصلی استفاده کنم. دیاگرام عملکردی بنا هم بر اساس خواست کارفرما طراحی شد: یکی از مشکلات عمده ی فروشگاه های زنجیره ای دستبردهای جسته گریخته ی مشتریان است. این فروشگاه ها همواره سقف ماهانه ی مشخصی را برای ضررهایی از این نوع به ازای سود حاصل از تعداد زیاد مشتری قبول می کنند؛ ولی درعین حال، همواره سعی می کنند این رواداری را به کمترین میزان ممکن کاهش دهند. بر این مبنا، می خواستند تعداد خروجی ها نسبت به تعداد ورودی ها کمتر باشد. با توجه به غیر منطقی بودن چنین رویکردی تصمیم گرفتم به ازای سه ورودی، سه خروجی در نظر بگیرم و برای تأمین نظر کارفرما، هر سه ورودی را بعد از کنترل خروجی قرار دهم و با تعبیه ی فضاهای مستقل( داروخانه و کافی شاپ) در مسیر دو خروجی فرعی، به آن دو کیفیت فضایی متفاوتی نسبت به خروجی اصلی بدهم. حاصل کار هم اینجاست:
دومی طرحی بود برای « نمایندگی مجاز ایران خودرو» که این یکی قرار بود به طور اخص، اساس طرح واحد نمایندگی شهرجدید پرند باشد. الزامات عملکردی این طرح بیشتر و بحث تخصیص فضا و مسیر گردش در آن جدی تر بود. از این رو، ابتدا با دیاگرام های عملکردی حجمی شروع کردم و اندک اندک ضمن شکل دادن به یک کلیت بصری واحد، خرده فضاها را گرد هم چیدم و فضاهای منفی را نیز در ارتباط با فضاهای اصلی تعریف کردم: زمین بازی کودکان را در کنار سالن پذیرایی میهمانان و پارکینگ، کارواش و پمپ بنزین و را جنب سالن اصلی تعمیرات. این کار چهار پنج روزه ی مختصر و مفید هم به این جا رسید:
No comments:
Post a Comment