فراخوانهای معماری وبلاگها را سرجمع پدیدهی مثبتی میدانم: چارچوبی است برای هدفدار نوشتن در باب مفاهیم پایهی معماری، نرمشیاست برای ذهن و در عین حال یک حرکت جمعی نیز هست؛ این آخری دقیقا ً همان چیزی است که به رغم ضرورت حرفهای، کمبود آن در فضای معماری کشور همیشه محسوس بوده است.
این بار محمدرضا شیرازی در «طرح سوم» ضیافتی ترتیب داده برای نوشتن در باب « خلاقیت - معماری»...
این بار محمدرضا شیرازی در «طرح سوم» ضیافتی ترتیب داده برای نوشتن در باب « خلاقیت - معماری»...
معماری هنری است دست به عصا و محافظه کار. الزامات اقتصادی، عملکردی و تکنولوژیک همواره این حرفه را مقید و محدود کرده. هرچند الزامات یاد شده کم و بیش در فرآیند خلق دیگر گونههای آثار هنری نیز تاثیرگذارند، اما ابعاد فیزیکی، هزینهها و تعداد عوامل اجرایی حاضر در شکلگیری یک اثر معماری در مقایسه با دیگر رستههای هنر بسیار گسترده تر است و- در نتیجه - مطالعات، ملاحظات و رعایت قید و بندهای سختگیرانه و دشواری را ایجاب میکند که میزان تاثیر آن بر ماهیت بنای ساخته شده از هر مقولهی خلاقانهی دیگری فراتر است.
هر اثر هنری در چارچوب قواعد و قوانینی شکل میگیرد که ریشه در زمان و مکان آفرینش اثر و اصول حرفهای معماری دارد. هنرمند ِ معمار پاره ای از این قوانین را میپذیرد و در طرح بنا لحاظ میکند و برخی را نیز به چالش میکشد و با طرح استدلال و بیان سلسله مراتب ِ اولویتهای ذهنی اش، از آنها عبور میکند. از اینجا به بعد معمار، «چیزی» به چارچوب موجود «میافزاید» و افزون بر تامین خواستههای پیش فرض ِ طرح، « قابلیتها»ی جدیدی را نیز در بطن اثر میآفریند که حاصل تجربه، شهود و اندوختهها و گرایشهای شخصی اوست. در واقع، این «افزودنیها» همان مصداق «خلاقیت» ِ نهفته در بطن اثر معماری است.
میزان ارزش هنری یا فنی و سودمندی رویکردهای خلاقانهی معمار در خلق یک بناست که حیطهی اختیار او را در ترجیح و اولویت دادن ِ این رویکردها بر ویژگیهای پیشخواسته تعیین میکند. وزن و اعتبار ِ نوآوریهای معمار میتواند به او توان درهم شکستن ِ الگوهای کهن، تعریف نظمی جدید بر پایهی منطق ِ زمان و مکان و موضوع ِ اثر و توجیه کارفرما، کاربر و دیگر افرادی را اعطا کند که هر یک بهگونه ای در تصمیمگیری های آتی، حضور و مشارکت دارند. غالبا ً این عده از دیدگاههایی محافظه کارانه و برمبنای تجارب قبلی و پیشفرضهای ذهنی خود درمورد اثر معماری آتی میاندیشند و ترسها، محدودیتها و قواعدی که بر ذهن مآل اندیش آنها سنگینی میکند، لزوما ً بر پایهی واقعیتهای خارجی نیست. بنیادیترین مسؤولیت اجتماعی معمار در آغاز فرایند خلق یک اثر معماری، ترسیم چشم اندازی جامع و جذاب از امتیازاتی است که پیگیری روندی خلاقانه - و در عین حال عقلایی و نظاممند - به محصول نهایی اعطا میکند. معمار موظف است با تطمیع کارفرما و کاربر، آنها را به سمت اتخاذ رویکردی خلاقانه در قبال اثر در مراحل مختلف ِ طرح و ساخت سوق دهد. میزان نیروی ذهنی، اندوختهی علمی و توان ِ معمار در برقراری تعادل میان «نوآوری» و «نظاممندی» اثر، ابعاد موفقیت یا شکست او را در این راه تعیین میکند.
4 comments:
سلام
مرسی از شما
درود بر پوریا پارسا
با اینکه شمااز همان روزهای آغازین ضیافت 2 در مورد خلاقیت نوشته اید ، ظاهراً آقای شیرازی از این نوشته بی اطلاع هستند. در حالی که گذاشتن نوشته ها آغاز شده، مجدداً ایشان را مطلع کنید
دوست عزیز. شرمنده. من از مطلبتان بی اطلاع بودم. اگر زودتر مطلع می شدم، حتما اقدام می کردم. ممنون از نوشته ی روان تان.
موفق باشید
در ضمن. از اطلاع رسانی شما هم ممنونم.
Post a Comment